روزنامه لیبراسیون چاپ فرانسه روز سهشنبه ۲۰ دسامبر، با انتشار عکسهای معترضان اعدامشده و در خطر اعدام در ایران در صفحه اول خود، بخش اختصاصی این شماره خود را به اعدام معترضان خیزش سراسری در ایران اختصاص داد.
لیبراسیون بخش اعدام معترضان را با تیتر «ایران: ساکت، اعدام میکنیم» منتشر کرد و نوشت رژیمی که در پی اعتراضهای سراسری ضعیف شده، دو معترض را تاکنون اعدام کرده است و در حال پر کردن راهروی مرگ از معترضان در خطر اعدام است و جامعه بینالمللی صدایشان را نمیشنود.
در نخستین مطلب لیبراسیون به قلم «الکساندرا شوارتزبرو»، معاون سردبیر لیبراسیون، بر این نکته تاکید شده که رژیم جمهوری اسلامی برای مقابله با خیزش سراسری مردم ایران، با ارعاب و هراسافکنی، نوعی «جنگ روانی» را آغاز کرده است. از نظر رژیم، اعدام در ملاءعام باعث میشود که زنان و مردان معترض به خیابان نیایند، اما آنچه رخ داد کاملا برعکس بود. خشم مردم آنقدر قدرتمند است و چنان ریشه در سالهای دور دارد که به نظر میرسد غیرقابل متوقف کردن است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
لیبراسیون نوشت که وحشیگری فزاینده جمهوری اسلامی در ایران ثابت میکند که مقامهای رژیم دیگر نمیدانند چگونه اعتراضها را خاموش کنند و چگونه قدرتشان را حفظ کنند. نویسنده از جامعه جهانی و تمام مردم دنیا خواسته است که خشمشان از وضعیت سرکوب در ایران را فریاد بزنند. او معتقد است که تمام روشهای ممکن برای اعمال فشار بر تهران باید به کار گرفته شود تا این وحشیگیری علیه مردم ایران پایان یابد.
«لئا مسینگن» در مطلب دیگری که در لیبراسیون روز سهشنبه، منتشر شد با توصیف اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد نوشت که رژیم از اعدام همچون «سلاحی مضاعف» و «سلاحی برای جنگ روانی» علیه معترضان استفاده میکند. با این حال، او نیز نوشت که کاربرد اعدام از طرف رژیم علیه معترضان سیاسی نه تنها معترضان را ساکت نکرده، بلکه آنها را خشمگینتر کرده است.
روزنامه لیبراسیون همچنین با انتشار عکسی از اعدام مجیدرضا رهنورد در ملاءعام، خلاصهای از زندگینامه ۱۱ نفر از محکومان به اعدام، از جمله محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد را که اعدام شدهاند، منتشر کرده است. این ۱۱ نفر عبارتند از: محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، سهند نورمحمدزاده، منوچهر مهماننواز، محمد بروغنی، محمد قبادلو، سامان صیدی، سید محمد حسینی، حمید قرهحسنلو ، محمدمهدی کرمی و حسین محمدی.
روزنامه لیبراسیون همچنین در بخشی از صفحات ویژهای که به اعدام معترضان در ایران اختصاص داده است، مصاحبه کوتاهی با حمید بزارسلان، مدیر پژوهشی در مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی در پاریس که تازهترین کتابش با عنوان «آنتیدموکراسی در قرن ۲۱: ایران، روسیه و ترکیه» را اخیر منتشر کرده، انجام داده است.
این محقق متخصص خاورمیانه گفت اگرچه نمیتوان گفت در اثر این جنبش - که کاملا متفاوت از جنبشهای گذشته از جمله جنبش سبز ۲۰۰۹ و اعتراضهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ است - نفسهای رژیم به شماره افتاده است، اما رژیم تمام ظرفیتهایش را برای ترمیم سیستم از دست داده است. این رژیم از آغاز انقلاب ۵۷ تاکنون توانسته است فضاهایی را فراهم کند برای این که کشور در بسیج مداوم به سر ببرد. جنگ عراق-ایران، ایجاد جنبش حزبالله و حمایت از آن در لبنان و بعد عراق و سوریه و همچنین صدور فتوای قتل سلمان رشدی با فراخوان بهعنوان دفاع از اسلام، از این دست فعالیتهای توسعهطلبانه جمهوری اسلامی تاکنون بوده است. با این حال، تلاش رهبر جمهوری اسلامی بهویژه از دوران محمود احمدینژاد برای اسلامیسازی مجدد جامعه و دور کردن جوانان از غربی شدن، کاملا شکست خورده است. این پایان فریب رژیمی است که دیگر نمیتواند خودش را بازسازی کند.
حمید بزارسلان همچنین در این مصاحبه گفت که این جنبش در ایران یک جنبه «بین استانی» هم دارد. شعار «زن، زندگی، آزادی» که از طرف کردها مطرح شد در تمام کشور پذیرفته شد و همزمان، ما شاهد تاکید بر ایرانی یکپارچه در کردستان و استانهای دیگر چون بلوچستانایم.
این محقق سرشناس متخصص خاورمیانه و بهویژه جنبشهای کرد درباره آینده خیزش سراسری در ایران گفت که نمیتوان چگونگی ادامه جنبش را پیشبینی کرد، چرا که این اعتراضها «هنوز یک انقلاب نیست، بلکه یک خیزش» است. او تاکید کرد که ما در شرایط مشابهی مانند انقلابهای بهار عربی سال ۲۰۱۱ نیستیم، زیرا «خیابان هنوز ابزارهای لازم برای محاصره قدرت حاکم را ندارد».
این محقق تاکید کرد که امکان خستگی و سرخوردگی جنبش و همچنین تشدید سرکوبها وجود دارد. اما حتی اگر این جنبش سرکوب شود، اجتماعی شدنی که تولید کرده است، امری پایدار است و قدرت حاکم قادر به بسیج دوباره جامعه نیست. جامعه ایران در یک فرایند غیرقابلبرگشت سیر میکند.